همچنان که دغدغه مدیران صنایع مختلف در خصوص تصمیمگیری به لحظه و مبتنی بر اطلاعات درست افزایش مییابد، دغدغه انتخاب محصول مناسب و توسعهپذیر نیز جدیتر و با اهمیتتر میشود. رویکرد اصلی
رویکرد مدیریتی
در این راستا با عنایت به اینکه سازمانها در آینده بسیار نزدیک، دغدغه نگهداشت و فرآوری اطلاعات و پیشبینیهای مبتنی بر تحلیل داده و حتی یادگیری مبتنی بر ماشین را نیز خواهند داشت. لذا برای پرداختن درست به این نیازها ضروری است مدلی را برای هوشمندسازی و طراحی داشبوردهای مدیریتی انتخاب کنیم که شرایط ذیل را داشته باشند:
- کمترین برگشت به عقب برای طراحی مجدد را نیاز داشته باشد.
- زمان طراحی و استقرار کمتری نیاز داشته باشد.
- هزینه تمام شده آن برای سازمان اقتصادی باشد.
- منابع انسانی متخصص مورد نیاز، حداقل باشد.
- آموزش و توسعه آن آسان و سریع باشد.
در اینجا ذکر این موضوع ضروری است که در بعضی از سازمانها امکان دستیابی به موارد بالا بصورت همزمان مقدور نیست. و حتی ممکن است دستیابی به یکی از آنها مورد دیگر را نقض کند. ولی آنچه که مهم هست رفع نیاز سازمان و برآورده شدن حداکثر موارد بالا میباشد.
نکته:
براساس موارد مطرح شده سرعت راهاندازی و طراحی داشبوردها و هزینه نسبت به بقیه موارد از الویت بالاتری برخوردار بود.
این موضوع کاملا با استقرار مفهوم هوش تجاری در تناقض و ناسازگاری است. زیرا اساساً استقرار هوش تجاری و تجمیع دادههای کلان یک سازمان و پاکسازی دادهها، پروژهای زمانبر بوده و در بعضی از صنایع به دلایلی گوناگون منابع دادهای و تعدد پیمانکارهای نرمافزاری گاهاً بیش از دو سال زمان میبرد.
رویکرد فنی در طراحی رویکرد اصلی
پرداختن به طراحی داشبوردهای مدیریتی پیش از طراحی انبار داده و یکسان سازی الگوی دادهها و پاکسازی دیتا جای تامل و تفکر استراتژیک بیشتری نیاز دارد ولی در این که آیا این شیوه فنی هست یا خیر؟ و اینکه این شیوه شدنی هست یا خیر؟ پاسخ این است که این شیوه یعنی طراحی داشبوردهای مدیریتی شدنی بوده و اتفاقاً در زمان بسیار کوتاهی مدیران را با نتایج بصریسازی مناسبی از داده مواجه میکند. که حتی علاقه و استراتژی سازمانها را برای استقرار و پیادهسازی هوش تجاری ترغیب مینماید.
در کل اجرا و پیاده سازی داشبوردهای هوش تجاری می تواند به شکل ذیل نمایش داده شود.
2 رویکرد اصلی در انتخاب محصولات فنی برای داشبوردهای مدیریتی
در این روش برگشت به عقب برای بازسازی و مهندسی مجدد فرآیند طراحی کمتر بوده و نتایج بسیار مناسبی برای دادهکاوی و پیشبینی برای مدیران فراهم میآورد.
در روش دوم به یقین بازگشت به ابتدای فرآیند برای طراحی و تجمیع داده صورت خواهد گرفت. و این موضوع ممکن است هزینههای پیشبینی نشدهای را بر سازمان تحمیل نماید.
مزایای این روش این است در کوتاهترین زمان ممکن، سازمان به تعداد مناسبی از داشبوردهای مدیریتی دسترسی پیدا میکند. علاوه بر این:
- هزینه راهاندازی در مقایسه با روش اول بسیار کمتر است.
- امکان بکارگیری منابع انسانی سازمان در بخشهای مختلف پس از آموزش در توسعه و طراحی داشبوردها افزایش مییابد.
- همه واحدها در طراحی و توسعه سهیم شده و همدلی در استقرار داشبوردهای هوش تجاری بوجود میآید.
- موفقیت استقرار هوش تجاری را در سالهای بعدی در کل سازمان افزایش میدهد.
لابراتواری عملی برای رویت مزایای استفاده از داشبوردهای مدیریتی برای کل سازمان فراهم میگردد.
2 رویکرد اصلی در انتخاب محصولات فنی برای داشبوردهای مدیریتی
بدون دیدگاه