تبیین شاخص شایستگیهای شغل
مساله
تبیین و تحلیل شاخصهای شایستگی شغلی (از هر نوع) بر اساس مقیاسهایی است که در رویکرد آسیبشناسی روان و شخصیت به آن پرداخته میشود و به وسیله اندازهگیریهای دقیق (دارای روایی و پایایی) از عناصر اولیه شاخص های بنیادین روان و شخصیت، امکان تعیین و عملیاتی شدن را در سازمان خواهند یافت.
این رویکرد (کاربرد مقیاسهای بنیادی و آسیبشناسانه روان و شخصیت در تبیین، تحلیل و تعیین شاخص شایستگیهای شغل در سازمان)، با دستیابی به دادههای دقیق فردی که هستههای اصلی روان و شخصیت را تشکیل میدهند، توانایی ارزیابی آسیبهای سازمانی را فراهم میآورد. باید دانست که؛ در فرایند سنجش روانشناختی به بررسی دقیق ویژگیهای روانشناختی با رویکرد کمینگر پرداخته میشود.
نکته: سازمان نیز مانند فرد است، زنده است، شخصیت دارد، تفکر دارد، هیجان دارد، رفتار دارد، موفقیت دارد، شکست دارد، احساس دارد و آسیب میبیند.
از منظر روانشناسی صنعتی- سازمانی
که بهعنوان یکی دیگر از شاخههای علم روانشناسی محسوب میگردد که امروزه با تخصصگرایی به چهار شاخه عمده زیر تقسیم شده است:
- روانشناسی مدیریت
- روانشناسی سازمانی
- روانشناسی صنعتی
- روانشناسی کارکنان
روانشناسی کارکنان
در روانشناسی کارکنان خصوصاً در موضوع انطباق شغلی تلاش میگردد تا بتوان از طریق کاربرد سنجش روانشناختی به گزینش و گمارش مطلوب نیروی انسانی در پرتو نیازسنجی آموزشی در فرایند توسعه منابع انسانی گام برداشت. در گزینش و گمارش نیروی انسانی باید تلاش کرد تا از ابزارهای دقیق و معتبر برای شناسایی ویژگیهای داوطلبان در مشاغل استفاده کرد و پس از بررسی دقیق سنجش روانشناختی هر کدام از داوطلبان با ابزارهای شخصیتی و شناختی، با استناد به شاخصهای مهارتی، فنی و ادراکی از تحلیل شغل، به انطباق شغلی دست یافت.
بنابراین، انطباق شغلی از یک سوء با گزینش و از سویی دیگر با گمارش همراه بوده و باید با استناد به قابلیتهای شغلی و متناسب با ویژگیهای روانشناختی منطبق بر شغل مزبور، از داوطلبان استفاده کرد.
امروزه از طریق اجرا، نمرهگذاری و تفسیر اجرای ابزارهای روانشناختی، مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد و شواهد، به اندازهگیری سازههای روانشناختی پرداخته میشود. از این رو فرایند سنجش روانشناختی با هدف ارائه خدمات روانشناختی برای افزایش عملکرد در مخاطبین انجام میپذیرد.
روسولیمو (گریگوری ایوانوویچ روسولیمو (1828-1928) متخصص مغز و اعصاب روسی)، بهعنوان اولین فردی محسوب میگردد که از فرایند سنجش روانشناختی در زمینههای گزینش و گمارش استفاده کرد. او نهضت سنجش روانشناختی را با تأکید بر رویکرد تشخیصی، درمانی در كشور روسيه پايهريزی و با فعالسازی مؤسسات آموزشی، پژوهشی و درمانی، بستر مناسبی را برای توسعه شيوههای سنجش روانشناختی فراهم نمود. پس از آن، وودورث ((۱۸۹۶–۱۹۲۶) روانشناس آمریکایی) با نظارت متمرکز، اقدامات مطلوبی را از سنجش روانشناختی به نمایش گذاشت.
نهایتاً موفق به تدوين آزمونهای شخصيتی برای ترسیم نيمرخ شخصيتی نيروهای نظامی در ارتش روسيه پرداخت و سنجش روانشناختی نظامی را با تلفيق اصول روانسجی در روانشناسی نظامی، متبلور ساخت. این اقدامات موجبات شکلگیری آزمونهای هوش آلفا، هوش بتا و تتا شخصیت را در نیروهای نظامی آمریکا فراهم ساخت. اقدامات مزبور در نیروهای نظامی کشور دیگر به خصوص امپراطوری ژاپن نیز به کار برده شد؛ به طوریکه میتوان شاهد این بود چگونه از اصول سنجش روانشناختی در گزینش و گمارش نیروهای نظامی استفاده به عمل آید.
امروزه متخصصین جنگ روانی و یا عملیات روانشناختی در صحنههای نظامی، کاربردهای ابزارهای روانشناختی را در حیطههای سنجش روانشناختی بهعنوان ضرورتهای بنیادین در نظر گرفتهاند؛ زیرا پروندههای روانشناختی نیروهای نظامی نقش تعیینکنندهای در برآورد توان روانشناختی نیروی انسانی دارد.
مقیاسهای بنیادی روان و شخصيت و عوارض روانشناختی و مشكلات رفتاری
سنجش مقیاسهای بنیادی روان و شخصيت، عوارض روانشناختی و مشكلات رفتاری، ارتباط تنگاتنگی را با يكديگر نشان میدهند؛ به طوری که همواره در اندازهگيری و ارزيابی مقیاسهای بنیادی روان و شخصيت، به شناسایی سایر عوارض پرداخته میشود و هرگز نمیتوان مرزبند دقيق و واضحی را بين این سهسازه تعيين کرد. تنيدگی بين این سازهها با همپوشی مفاهيمی همچون آسيبشناسی روانی شخصيت و غربالگریهای، حتی سازمانی است اين وضعيت باعث گردید تا در جنبش ابزارسایی، به تدوين ابزارهایی در راستای سنجش شخصيت، آسيبشناسی روانی و ویژگیهای رفتاری توجه شود و بتوان اينگونه سازههای مرتبط را در يک طيف وسیع و جامع ابزاری، اندازهگيری کرد.
باید دانست اثر این رویکرد در طیف وسیعی از غربالگری و تعیین کارآیی و اثربخشی کارکنان، در مرحله گزینش و استخدام و نهایتاً در مرحله پایش درونسازمانی برای شناسایی سازمان و نیاز سنجی مداخلههای درمانی از قبیل آموزش یا ارجاعات رواندرمانی در بهرهوری سازمان، خود را نشان میدهد.
در ادامه به ذکر نمونههایی از این قابلیت که تعیین مقیاسهای بنیادین روان و شخصیت (آسیبشناسی روانی) چگونه میتواند در تبیین و تحلیل و تعیین شاخصهای شایستگی افراد در سازمان به کار آید پرداخته میشود.
چند نمونه:
- از طریق بررسی دقیق ویژگیهای روانشناختی مدیران موفق در سازمان تربیت بدنی (مجاهدی، 1389) و فدراسیون کشتی (درستکار، 1389) مشخص گردید که علاوه بر نیمرخ هوشی؛ باهوش و تیزهوش که از مهمترین ویژگیهای روانشناختی تعیینکننده موفقیت مدیریتی محسوب میگردد و همچنین بهداشت روانی کارکنان و مدیران که از جمله مهمترین ویژگیهای شخصیتی میباشد، تلاش کرد کارمندانی را گزینش کند که از وضعیت بهداشت روانی مطلوب برخوردار باشند.
- در تحقیق کامکاری، شُکرزاده، فتحی واجارگاه و سعیدی (1394) پیرامون «بررسی نیمرخ بهداشت روانی ورزشکاران زن شاغل در سازمان تربیت بدنی در راستای ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی» مشخص گردید که میانگین کارمندان زن سازمان تربیت بدنی در مقیاسهای «خودتردیدی»، «ناخوشی»، «هیجانات مثبت پایین»، «علائق ادبی- زیباشناسی» و «درونگرایی» دارای برافراشتگی میباشند و نیاز به ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی دارند.
- سنجش موردی_فردی: در اندازهگیری مقیاسهای جسمانی، شناختی (شکل1) و مقیاسهای درونیسازی (شکل 2و3)، آزمودنی مشکل چندانی را نشان نمیدهد و این وضعیت میتواند مهر تأییدی بر سلامت روانشناختی آزمودنی باشد. بنابراین، آزمودنی از وضعیت بهداشت روانی مطلوب برخوردار بوده و میتوان از وی در زمینههای فنی مهندسی و مشاغل مرتبط با فعالیتهای جسمانی از قبیل مسئول دفتر و دیگر رستههای مرتبط با امور تخصصی، استفاده کرد. در زمینه نیمرخ مقیاسهای برونیسازی (شکل 4) و بینفردی (شکل 5)، آزمودنی هیچگونه مشکلی نشان نداده با توجه به نیمرخ علایق، باید از آزمودنی در خوشههای شغلی منطبق با فعالیتهای جسمانی و رفتارهای شغلی مهندسی، مکانیکی در رستههای فنی استفاده به عمل آورد.
شکل 1- نیمرخ مقیاسهای جسمانی- شناختی _ شاخص های بنیادین روان و شخصیت
شکلهای 2 و 3 – نیمرخ مقیاسهای درونیسازی _ شاخص های بنیادین روان و شخصیت
شکل4 – نیمرخ مقیاسهای برونیسازی _ شاخص های بنیادین روان و شخصیت
شکل5 – نیمرخ مقیاسهای بینفردی _ شاخص های بنیادین روان و شخصیت
نویسنده: بهروز نقش _ آسیبشناس و رواندرمانگر شخصیت
بدون دیدگاه