در دنیای پیچیده و رقابتی مدیریت امروز، نادیده گرفتن نقاط کور شخصیتی مدیران میتواند به یکی از اصلیترین دلایل شکستهای سازمانی تبدیل شود. بسیاری از مدیران توانمند، بدون آنکه خودشان بدانند، تحت تأثیر نقاط کور شخصیتی مدیران تصمیمهایی میگیرند که اعتماد تیم را تضعیف میکند، ارتباطات را مخدوش میسازد و بهرهوری را کاهش میدهد.
واقعیت این است که نقاط کور شخصیتی مدیران معمولاً در شرایط عادی دیده نمیشوند، اما در زمان فشار، استرس، تعارض یا قدرت، بهصورت رفتارهای مخرب بروز میکنند. از آنجا که این نقاط کور خارج از آگاهی فرد قرار دارند، شناسایی و مدیریت آنها بدون ابزار علمی تقریباً غیرممکن است. در این میان، سنجش هوگان (Hogan Assessment) بهعنوان یکی از معتبرترین ابزارهای روانسنجی مدیریتی، دقیقاً با هدف شناسایی و تحلیل نقاط کور شخصیتی مدیران طراحی شده است.
این مقاله بهصورت جامع بررسی میکند که سنجش هوگان چگونه نقاط کور شخصیتی مدیران را آشکار میکند و چرا این ابزار به یکی از پایههای اصلی توسعه رهبری حرفهای در سازمانهای پیشرو تبدیل شده است.
سنجش هوگان چیست و بر چه مبنایی طراحی شده است؟
سنجش هوگان مجموعهای از ابزارهای روانسنجی مبتنی بر روانشناسی شخصیت و نظریههای رفتاری است که با هدف پیشبینی عملکرد شغلی، سبک رهبری و ریسکهای رفتاری مدیران طراحی شده است. برخلاف بسیاری از تستهای شخصیت که صرفاً بر خودشناسی فردی تمرکز دارند، هوگان بر رفتار قابل مشاهده در محیط کار و تأثیر آن بر دیگران تأکید میکند. این ابزار بر اساس این فرض علمی شکل گرفته که «موفقیت شغلی به میزان زیادی به نحوه دیده شدن فرد توسط دیگران بستگی دارد». بنابراین، هوگان تلاش میکند شکاف میان «تصویر ذهنی فرد از خود» و «تجربه واقعی دیگران از رفتار او» را آشکار کند؛ همان جایی که نقاط کور شخصیتی پنهان شدهاند.

نقاط کور شخصیتی مدیران به چه معناست؟
نقاط کور شخصیتی به الگوهای رفتاریای گفته میشود که فرد معمولاً از آنها آگاه نیست یا تأثیر منفیشان را دستکم میگیرد. این ویژگیها ممکن است در شرایط عادی مشکلساز نباشند، اما در موقعیتهای فشار، بحران، رقابت یا قدرت تشدید میشوند. برای مثال، مدیری که در ظاهر قاطع و نتیجهگراست، ممکن است در شرایط استرسزا به فردی سلطهگر، کنترلگر یا بیتوجه به نظرات تیم تبدیل شود. خطر اصلی نقاط کور این است که چون مدیر از آنها آگاه نیست، نهتنها اصلاحشان نمیکند، بلکه اغلب آنها را نقطه قوت خود میداند. سنجش هوگان دقیقاً بر همین لایه پنهان شخصیت تمرکز دارد.

نقش مقیاس HDS در آشکارسازی رفتارهای مخرب مدیریتی
یکی از مهمترین بخشهای سنجش هوگان، مقیاس توسعهای هوگان (HDS) است که مستقیماً برای شناسایی نقاط کور شخصیتی طراحی شده است. این مقیاس، ۱۱ الگوی رفتاری پرخطر را بررسی میکند که در صورت فعال شدن، میتوانند به تضعیف رهبری مدیر منجر شوند. ویژگیهایی مانند بدبینی افراطی، نوسان هیجانی، خودشیفتگی، ریسکپذیری غیرمنطقی یا اجتناب از تصمیمگیری در این مقیاس ارزیابی میشوند. نکته کلیدی اینجاست که HDS افراد را «بیمار» یا «ناسالم» تلقی نمیکند، بلکه نشان میدهد چگونه همین ویژگیها که گاهی عامل موفقیت اولیه مدیر بودهاند، میتوانند در سطح بالاتر سازمانی به عامل شکست تبدیل شوند.

تفاوت سنجش هوگان با تستهای شخصیت رایج
یکی از دلایل اثربخشی بالای سنجش هوگان در شناسایی نقاط کور، تفاوت بنیادین آن با تستهای رایج شخصیت است. بسیاری از آزمونها مانند MBTI یا تستهای خودشناسی، بر ترجیحات فردی تمرکز دارند و اغلب نتیجه آنها توصیفی و خنثی است. اما هوگان رویکردی پیشبینانه و سازمانمحور دارد؛ یعنی نشان میدهد هر ویژگی شخصیتی در عمل چه پیامدی برای تیم، فرهنگ سازمانی و نتایج کسبوکار خواهد داشت. همچنین هوگان بهجای اتکا به پاسخهای آرمانی، الگوهای رفتاری پایدار را استخراج میکند و آنها را در قالب ریسکهای مدیریتی تحلیل میکند. همین نگاه کاربردی است که نقاط کور واقعی مدیران را برجسته میسازد.

چگونه نتایج سنجش هوگان به توسعه فردی مدیران کمک میکند؟
ارزش واقعی سنجش هوگان زمانی نمایان میشود که نتایج آن در فرآیند بازخورد حرفهای و کوچینگ مدیریتی استفاده شود. گزارشهای هوگان بهصورت دقیق نشان میدهند که هر مدیر در چه شرایطی ممکن است از مسیر اثربخشی خارج شود و کدام رفتارها بیشترین ریسک را برای تیم ایجاد میکنند. وقتی مدیر در فضایی امن و تحلیلی با این دادهها مواجه میشود، برای نخستینبار تأثیر واقعی رفتار خود بر دیگران را درک میکند. این آگاهی، نقطه شروع تغییر است. سپس میتوان با طراحی برنامه توسعه فردی، نقاط کور را به نقاط قابلکنترل تبدیل کرد؛ نه با حذف شخصیت، بلکه با مدیریت آگاهانه رفتار.

چرا سازمانها برای شناسایی مدیران آینده به هوگان تکیه میکنند؟
در بسیاری از سازمانهای پیشرو، سنجش هوگان بهعنوان بخشی از کانونهای ارزیابی و برنامههای جانشینپروری استفاده میشود. دلیل این انتخاب روشن است: مهارتها را میتوان آموزش داد، اما نقاط کور شخصیتی در صورت نادیده گرفتن، در سطوح بالای سازمان هزینههای سنگینی ایجاد میکنند. هوگان به سازمانها کمک میکند پیش از ارتقای افراد به نقشهای کلیدی، ریسکهای رفتاری آنها را شناسایی و مدیریت کنند. به همین دلیل است که هوگان نهتنها ابزاری برای انتخاب، بلکه ابزاری استراتژیک برای حفظ سرمایه انسانی و جلوگیری از شکستهای پرهزینه مدیریتی محسوب میشود.
جمعبندی
سنجش هوگان با تمرکز عمیق بر رفتارهای واقعی و ریسکهای شخصیتی، یکی از قدرتمندترین ابزارها برای آشکارسازی نقاط کور مدیران به شمار میرود. این ابزار نشان میدهد که چرا برخی مدیران علیرغم شایستگی بالا، در مسیر حرفهای خود دچار لغزش میشوند. هوگان نه برای قضاوت، بلکه برای آگاهی، پیشگیری و توسعه طراحی شده است. سازمانها و مدیرانی که شجاعت مواجهه با نقاط کور خود را دارند، میتوانند از این سنجش بهعنوان چراغ راهی برای رهبری پایدار، اثربخش و انسانی استفاده کنند.








بدون دیدگاه