رسانه های اجتماعی یکی از محبوب ترین روش هایی است که این روزها مردم به مصرف اطلاعات می پردازند. به همین دلیل است که از هر ده کسب و کار خرده فروشی نه در حداقل دو سیستم عامل اجتماعی فعال هستند. با داشتن اطلاعات در کنار شما ، افزایش فروش آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی با برخی تفکر خلاق و برنامه ریزی استراتژیک امکان پذیر است.
اگرچه پرش از داغترین روند رسانه های اجتماعی یا رفتن به جایی که رقبا هستند وسوسه انگیز است ، اما این بهترین انتخاب شما نخواهد بود. زمان مهم است و شما می خواهید خط لوله خود را تا آنجا که می توانید کارآمد بسازید. بنابراین ، در مورد اینکه مشتریان هدف شما در چه زمانی وقت خود را صرف می کنند کوشا باشید و در جایی که بیشترین فعالیت را دارند با آنها ملاقات کنید.
بخاطر داشته باشید که ممکن است لازم باشد لحن و صدای شما با سیستم عامل سازگار شود تا بتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. شما می خواهید محتوای شما به طور طبیعی با پلت فرم ترکیب شود و به نظر بی جا نباشد.
راهنمای ویژه: 37 نکته فروش اجتماعی برای LinkedIn
2. رهبر فکر شوید.
به اشتراک گذاشتن مشاوره ، بهترین روشهای امتحان شده و واقعی و تخصص عالی برخی از طولانی ترین راهها برای ایجاد نام تجاری شخصی و اعتبار بیشتر به سازمان شماست. من مطمئن هستم که همه ما می توانیم توافق کنیم که هیچ کس نمی خواهد احساس کند به او فروخته شده است. در عوض ، بهتر است با ارائه راه حل برای مشکلات به مردم کمک کنید.
رهبران فکر دقیقاً این کار را می کنند و حتی توسط داده های Edleman نیز پشتیبانی می شود. در مطالعه تأثیر تأثیر اندیشه در سال 2020 ، 88٪ از پاسخ دهندگان موافقت کردند که فکر می کنند رهبری در افزایش دیدگاه های آنها برای یک شرکت موثر است.
خوب چه جوری گیر میاد؟
همه مطالب رهبری فکر یکسان ایجاد نشده اند. درست همانطور که می تواند روی یک شرکت تأثیر مثبت بگذارد ، رهبری ضعیف فکر می تواند برای اهداف فروش یک شرکت مخرب باشد. یک چهارم تصمیم گیرندگان که به نظرسنجی ادلمان پاسخ دادند ، گزارش دادند که فکر می کردند محتوای رهبری به دلایل آنها برای عدم تجارت با یک سازمان کمک می کند. آخ!
قبل از اینکه بخواهید تعداد زیادی از پست های LinkedIn را برای هدایت سرنخ های برنامه ریزی کنید ، در نظر بگیرید که مخاطبان شما چه کسانی هستند ، چه کسانی باید بدانند و سازمان شما چگونه می تواند کمک کند. و ، ممکن است صدمه ای به شما نرسد که یک گروه دوم از بخشهای بازاریابی ، ارتباطات و روابط عمومی خود را بررسی کنید ابتدا برنامه خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید همه چیز با نام تجاری است (و قابل پیگیری است)
3. تماس های فروش ورودی را به عنوان پیشرو در اولویت قرار دهید.
این س ageال قدیمی وجود دارد: “آیا باید در اولین تماس فروش درباره قیمت گذاری محصول بحث کنم؟” پاسخ صادقانه این است: بستگی دارد. شما و تیم فروش خود فرآیند خود را از جلو و عقب می دانید و اگر موفقیت را در قیمت گذاری اول ، آخر یا جایی بین آن مشاهده کرده اید ، به آنچه برای شما مناسب است پایبند باشید.
علاوه بر این ، تیم شما همیشه باید افرادی را که اول فروش می کنند را در اولویت قرار دهد. این لیدهای داغ قطعاً به آنچه شما باید بفروشید علاقه مند هستند و می خواهند قبل از تصمیم گیری اطلاعات کافی در مورد سود آنها بدانند. با اولویت دادن به صحبت با این احتمالات به محض تماس یا ارسال نامه الکترونیکی ، بهترین قدم را پیش می گذارید و به آنها نشان می دهید که مفید ، راه حل گرا و با توجه به وقت آنها هستید. اگر به معنای بستن معامله در اولین تماس باشد ، تا زمانی که مشتری اطلاعات لازم برای تصمیم گیری آگاهانه را در اختیار داشته باشد ، هیچ مشکلی ندارد.
4. به درستی تحقیق و احراز صلاحیت کنید.
حتی قوی ترین استراتژی فروش نیز نمی تواند هدف قرار دادن مشتری های اشتباه را جبران کند. برای اطمینان از فروش تیم شما به نوع مناسب مشتری ، آنها را تشویق کنید تا قبل از اقدام به بحث درباره محصول شما ، تحقیق کنند و شرایط لازم را کسب کنند. آنها خواهند فهمید که کارهای بیشتر در قسمت جلویی می تواند منجر به هموار کردن بسته شدن مکالمات بعداً شود.
معیارهایی را که یک چشم انداز باید برآورده کند ، معرفی کند تا آنها را به عنوان مشتری بالقوه با احتمال بالا واجد شرایط کند. این باید براساس سابقه درگیری و اطلاعات جمعیتی یک فرد احتمالی باشد.
5- از تماس سرد خودداری نکنید.
در فروش ، تماس سرد اجتناب ناپذیر است. اما لازم نیست بدبخت باشد. تعدادی از تکنیک های تماس سرد وجود دارد که واقعا کار می کنند ، از جمله الگوی تماس سرد ضد گلوله ما. قبل از برقراری تماس واقعی ، از تیم فروش خود بخواهید تماس های سرد را با یکدیگر انجام دهند. این اعتماد به نفس آنها را افزایش می دهد و آنها را با فیلمنامه راحت می کند.
6. نمایشی از محصول را ارائه دهید.
pitching می تواند لحظه ایجاد یا شکست در استراتژی فروش باشد. زمین فروش باید یک نمایش قدرتمند و جذاب باشد ، اما همچنین نمی تواند خیلی قدرتمند باشد زیرا مبادا ترس از این چشم انداز داشته باشید.
عناصر یک زمینه فروش موفقیت آمیز را مطالعه کرده و به سودآموزان نشان دهید که چگونه از خرید خرید سود می برند. تیم خود را نیز در بین خود تمرین کنید. بهتر از این ، ارائه های خود را بر روی چند مشتری وفادار آزمایش کنید و نظرات آنها را جمع آوری کنید.
7. یک نتیجه نهایی شخصی و مشخص ارائه دهید.
وقتی مشتری ها به مشاغل شما می آیند ، لزوماً به دنبال محصول یا خدمات نیستند ، آنها به دنبال نتیجه نهایی مورد نظر خود هستند. این مشتریان می خواهند وسیله ای برای بهبود عملکرد خود خریداری کنند ، یا به سادگی با کمک پیشنهاد شما استراتژی های خود را بهبود می بخشند.
بعد از اینکه پیشنهاد محصول یا خدمات خود را توضیح دادید ، باید مزایای هر مشتری را به روشی که برای آنها ارزشمند است شخصی کنید. اگر در حال فروش نرم افزار خدمات مشتری به مشاغل کوچکی هستید که هیچ تجربه ای با آن ندارند ، وظیفه شما این است که به آنها در مورد استفاده از آن در محیط یک کسب و کار کوچک آموزش دهید ، نه اینکه صدها کارمند را در مشاغل بزرگ مدیریت کنید. با این کار آنها راحت تر می بینند که چگونه می توانند از آن استفاده کنند و زمان کمتری را صرف بحث در مورد آنچه که از آن استفاده می کنند می کنند.
با ترسیم یک تصویر واضح از نتیجه نهایی ، مشتری شما می تواند ارزش خرید را ببیند و تمایل بیشتری به پذیرش پیشنهاد دارد.
8- مایل باشید پیشنهاد خود را تطبیق دهید.
در مکالمات فروش ، انتظار دارید با مشتریانی روبرو شوید که خواسته های منحصر به فردی دارند. این طبیعی است که هنگام کار با شرکت هایی با ساختارها و نیازهای مختلف.
به جای گفتن “نمی خواهید” یا “نمی توانید” – مطمئن شوید که استراتژی فروش شما متناسب با خواسته مشتری است.
9. بستن با اعتماد به نفس.
نحوه بستن یک فروش به همان اندازه که مکالمه را شروع می کنید مهم است. برای اطمینان از اینکه تیم فروش شما انتظارات درست را برآورده می کند و به وعده های خود عمل می کند ، تکنیک های بسته ، روشن و مختصر و محکم را تشویق کنید.
نگه داشتن لیستی از تکنیک های بسته شده ثابت ، به فروشندگان کمک می کند تا به طور معمول معاملات را برنده شوند. چنین تکنیک هایی می توانند شامل موارد زیر باشند:
برای بهبود تکنیک های بستن و بسته شدن معاملات با اطمینان ، راهنمای بسته شدن فروش بارگیری شده ما به صورت رایگان موجود است.
10. حسابهای موجود را برای فرصتهای فروش بعدی پرورش دهید.
پس از انجام معامله ، دیگر نیازی به استراتژی فروش نیست … درست است؟ اشتباه. مدیریت حساب یک بخش فوق العاده مهم از فرایند فروش است ، مشتریان وفادار ، خوشحال را تشویق می کند ، و از فرصت های متقابل فروش و افزایش استفاده می کند.
پس از اینکه تیم فروش شما با استراتژی فروش موفقیت را مشاهده کرد ، مسافت بیشتری را طی کنید و یک همکاری بین تیم فروش خود و تیم های خدمات مشتری / موفقیت ایجاد کنید. با اطمینان از رضایت مستمر مشتریان از محصول یا خدمات شما ، آنها تمایل بیشتری به تجارت مجدد با شرکت شما دارند و حتی از آن حمایت می کنند.
روش فروش ورودی و خروجی
علاوه بر گران فروشی و فروش متقابل ، دو نوع روش فروش مهم وجود دارد: ورودی و خروجی.
در فروش های خارج از کشور – سیستم میراث اکثر تیم های فروش – شرکت ها استراتژی فروش خود را بر اساس اقدامات فروشنده بنا می کنند. آنها برای نظارت بر خط لوله فروش و راهنمایی فروشندگان خود به داده های دستی وارد می شوند و فروش و بازاریابی را به طور مستقل انجام می دهند و تجربه متفرقه ای را برای خریداران ایجاد می کنند.
در فروش های ورودی – روش مدرن تیم های فروش – شرکت ها روند فروش خود را بر اساس اقدامات خریدار قرار می دهند. آنها داده های فروشنده و خریدار را به طور خودکار ضبط می کنند تا خط لوله و فروشندگان مربی را کنترل کنند. و ، آنها فروش و بازاریابی را یکسان می کنند و یک تجربه یکپارچه را برای خریداران ایجاد می کنند.
مرکز فروش استراتژی فروش روش فروش ورودی
در گذشته ، خریداران از طریق ارزیابی کالایی و تصمیم گیری در مورد خرید آن فقط با استفاده از اطلاعاتی که فروشنده به آنها ارائه داده ، آسیب دیدند. امروزه تمام اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی یک محصول به صورت آنلاین در دسترس است و خریداران دیگر به فروشنده وابسته نیستند.
اگر تیم های فروش امروز مطابق روند خریدار مدرن نباشند و نتوانند ارزشی فراتر از اطلاعات موجود در اختیار آنها قرار دهند ، پس دلیلی برای تعامل با یک تیم فروش نخواهند داشت.
فروش ورودی به نفع خریداران در هر مرحله از فرآیند خریدار است: آگاهی ، ملاحظه و تصمیم گیری.
تیم های فروش ورودی به خریدار کمک می کنند تا از مشکلات احتمالی یا فرصت ها آگاه شود ، استراتژی هایی را برای حل مشکلات کشف کند ، ارزیابی کند که آیا فروشنده می تواند به مشکلی کمک کند یا خیر و راه حل مشکل خود را خریداری می کند. آنها مفید و قابل اعتماد هستند ، و نه مشاجرات قدرت ، مشارکت ایجاد می کنند.
هر تیم فروش باید یک برنامه استراتژی فروش داشته باشد که اهداف ، بهترین روش ها و فرایندهای خود را برای همسو سازی تیم و ایجاد ثبات بیان کند.
برای ایجاد یک برنامه فروش جامع ، فعالیت های زیر را در این راه مفید خواهید یافت:
1. اهداف سازمانی را توسعه دهید.
تعیین اهداف برای اکثر تیم های فروش بی فایده است. در غیر این صورت ، چگونه دیگر می دانید که فعالیت های صحیحی را برای ارائه بهترین نتیجه انجام می دهید؟ یکی از عوامل کلیدی که باید در هنگام دستیابی به اهداف فروش مورد توجه قرار گیرد ، اجتناب از انجام آن در سیلو است. از طرف ذینفعان در سراسر سازمان سهم خود را بدست آورید ، زیرا هر بخش در پاسخ به خط اصلی شرکت پاسخگو است.
هر هدف باید مشخص و قابل اندازه گیری باشد ، مانند “… فروش 150٪ سهمیه فروش پیش بینی شده در Q2.” این کمک می کند تا سردرگمی را کاهش دهید وقتی زمان آن است که اهداف را مرور کنید تا ببینید چه چیزی موثر است.
2. مشخصات مشتری ایجاد کنید که متناسب با یک محصول خاص باشد.
این شامل مشخصات مفصلی از مشتری هدف – شخص خریدار – شامل اندازه شرکت ، روانشناسی و روند خرید آنها است. پیشنهاد محصول باید با تاکید بر مواردی که نقاط درد مشتریان هدف را حل می کنند ، مزایا و ویژگی های محصول را مشخص کند.
3- اعضای تیم فروش را به طور كافی استخدام ، پردازنده و جبران كنید.
تهیه لیستی از معیارها و ویژگی های مدیران فروش جهت بررسی هنگام مصاحبه با نامزدها برای جذب و حفظ استعدادهای برتر ضروری است.
گام بعدی توسعه یک برنامه آموزشی و پردازشی است که آنها را برای شروع فروش موثر و کارآمد آماده می کند ، و به دنبال آن یک برنامه غرامت و پاداش است که انگیزه آنها برای ادامه عملکرد است.
4- برنامه ای برای تولید تقاضا ایجاد کنید.
این بخش باید شامل یک برنامه دقیق برای چگونگی هدف قرار دادن مشتریان بالقوه به منظور افزایش آگاهی از پیشنهاد شما باشد ، مانند استفاده از کانال های خرید اجتماعی پرداخت شده ، ایجاد کتاب های الکترونیکی و میزبان وبینارها ، میزبانی رویدادها و غیره.
5- عملکرد فردی و تیمی را بسنجید.
زمان ردیابی است! پس از راه اندازی زیرساخت ها ، رویه ای را برای پیگیری عملکرد در سطح افراد ، تیم و شرکت ایجاد کنید. این اندازه گیری می تواند به صورت KPI سه ماهه ، داشبورد هفتگی ، بررسی ماهانه یا ترکیبی از هر سه مورد باشد. این بخش همچنین باید معیارهای خاصی را که تیم باید بر آنها تمرکز کند برجسته کند.
6. فعالیت های فروش را پیگیری کنید.
پیگیری تلاش های شما در صورت بهینه سازی فرایندها و روشهای رشد در آینده ضروری است. حتی اگر تازه شروع به تعیین معیارهای تیم کرده اید ، آنها را بنویسید و پیشرفت خود را نسبت به آنها پیگیری کنید.
شما باید از ارائه فروش تا تکنیک های بسته شدن همه موارد را ردیابی کنید. اگر برخی از مطالب مربوط به رهبری را منتشر می کنید یا حتی از رسانه های اجتماعی منجر به تأمین منبع می شوید ، اطمینان حاصل کنید که هر پیوندی را که به اشتراک می گذارید با یک پارامتر UTM قابل پیگیری است.
مشاغل باید همیشه به دنبال راه هایی برای نوآوری رویکرد خود در فروش باشند. در اینجا برخی از کارهای خلاقانه تکرارهای فروش آورده شده است و تیم ها می توانند به تنهایی انجام دهند تا عملکرد خود را شروع کنند ، از رقابت خارج شوند و بهره وری تیم را افزایش دهند.
1. شخصاً خریدار خود را به طور مرتب تازه کنید.
اشخاص خریدار انواع فعالیت ها را در تجارت شما از جمله (و مهمتر از همه) افرادی که تیم های بازاریابی و فروش شما به عنوان مشتری دنبال می کنند ، به شما اطلاع می دهند. با این حال ، با تغییر اوضاع در بازار و تغییر کاربری شرکت ، ممکن است شخصیت خریدار شما از رده خارج شود – که این امر باعث می شود کار تیم فروش شما راکد و بی اثر شود. با تیم بازاریابی خود کار کنید تا مشخصات خریدار خود را تازه کنید تا تیم فروش خود را به بهترین وجه برای جستجوی اطلاعات و دسترسی به تجهیزات مجهز کنید.
2. فروش و بازاریابی را به طور فعال تراز کنید.
صحبت از بازاریابی است ، یک توافق نامه سطح خدمات (SLA) بین تیم های فروش و بازاریابی خود ایجاد و آن را تکریم کنید. این توافقنامه به طور جزئی توضیح می دهد که چگونه هر تیم می تواند از یکدیگر حمایت کند ، در اهداف دیگر سهیم باشد و مرزها را رعایت کند به گونه ای که همچنان چشم اندازها را به سمت تبدیل سوق دهد.
برای همسان سازی اهداف و فعالیت های فروش و بازاریابی ، الگوی SLA رایگان ما را برای فروش و بازاریابی بارگیری کنید.
3. از CRM استفاده کنید.
تیم ها و استراتژی های فروش موفق به ابزارهای مناسبی نیاز دارند. CRM همه در یک HubSpot کار دستی را از بین می برد و فعالیت و اطلاعات فروش شما را ساده می کند. همچنین این تیم فروش شما را در مورد کلیه فعالیتهای مرتبط با چشم انداز شما به روز نگه می دارد – یک عامل شفافیت مهم که به شما کمک می کند تا تیم شما را ترغیب و هماهنگ کند.
4- به چشم اندازهای خود گوش فرا دهید.
صرف این که مشتری های احتمالی مشتری نیستند به این معنی نیست که نمی توانند بازخورد ارزنده ای ارائه دهند. همانطور که چشم اندازها را از طریق کانال فروش آنها منتقل می کنید و (به خصوص) هنگام افت ، از آنها بازخورد صریح درباره تجربه آنها با تیم و محصولات خود بخواهید. شما ممکن است چیزی را بیاموزید که می تواند به تبدیل آنها یا چشم انداز بعدی شما کمک کند.
5. در توسعه فروش و تیم سازی سرمایه گذاری کنید.
بهترین تیم های فروش نه تنها با مشتریان بلکه با همکاران آنها همسو هستند. فروش حرفه ای دشوار است و می تواند بدون تشویق و رفاقت مناسب منجر به فرسودگی شغلی شود. در فعالیت های توسعه فروش و تیم سازی سرمایه گذاری کنید تا تیم فروش خود احساس رضایت و حمایت داشته باشید.
نمونه های استراتژی فروش از تیم های فروش موفق
در این بخش ، ما دو تیم فروش فوق العاده با عملکرد بالا و نحوه موفقیت آنها را با استفاده از استراتژی های فروش منحصر به فرد خود تجزیه و تحلیل کرده ایم.
1. HubSpot
HubSpot در سال 2006 تأسیس شد و از آن زمان به بیش از 56،500 مشتری در بیش از 100 کشور جهان و بیش از 510 میلیون دلار درآمد سالانه رسیده است. با استفاده از IPO در سال 2014 ، ارزش HubSpot اکنون بیش از 23.81 میلیارد دلار است.
با این اوصاف ، ما می خواهیم چند صفحه از کتاب راهنمای استراتژی فروش خود را به اشتراک بگذاریم.
افراد مناسب را با توجه به معیارهای ارزیابی قابل تکرار استخدام کنید.
ما ابتدا با تعیین لیستی از ویژگی هایی که موفق به فروش موفقیت آمیز شدند کار خود را شروع کردیم: اخلاق کاری ، قابلیت سازگاری ، هوش ، اشتیاق ، آمادگی و دانش HubSpot ، سازگاری در تغییر ، موفقیت قبلی ، مهارت های سازمانی ، رقابت ، اختصار.
از آنجا ، ما فرایند قابل تکرار برای ارزیابی داوطلبان در طول مصاحبه بر اساس این معیارهای وزنی ایجاد کردیم.
با پوشیدن کفش مشتری ، تیم فروش را آموزش دهید.
بازهم ، اولین قدم که برداشتیم تعریف فرآیند فروش بود که فکر می کردیم بیشترین موفقیت را خواهد داشت. ما پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود ، مشتری هدف ، رقابت ، بیشترین اعتراض ها ، ویژگی ها و مزایای محصول و موارد دیگر را بیان کردیم.
سپس ما یک برنامه آموزشی عملی ایجاد کردیم که نه تنها روند فروش تکرارها را قبل از شروع فروش تقلید می کند بلکه به آنها امکان می دهد نقاط درد مشتریان هدف ما را تجربه کنند.
امروزه ، بخش عمده ای از برنامه آموزشی ما شامل ایجاد نمایندگان برای ایجاد وب سایت و وبلاگ خود می باشد و سپس بازدید را به سمت آن سوق می دهد. این تمرین به افراد تکراری اجازه می دهد تا در آینده با مشتریان بالقوه مشورت کنند. ما همچنین از آزمون ها ، برنامه های صدور گواهینامه و ارائه ها برای اندازه گیری عملکرد هر نماینده استفاده می کنیم.
بعد از اینکه کارمندان پردازنده هستند ، ما در مراحل مختلف فرآیند فروش خود ، ردیابی پیشرفت آنها را ادامه می دهیم. معیارهای اصلی که بررسی می کنیم شامل موارد زیر است: هدایای ایجاد شده ، منجر به کار ، نمایش های نمایشی و برنده ها. سپس این معیارها را با یکدیگر اندازه می گیریم تا نسبت هایی مانند منجر به ایجاد منجر به برنده ایجاد کنیم.
ما هر مرحله از فرآیند را ردیابی می کنیم تا اگر نماینده ای با هر معیار خاصی دست و پنجه نرم می کند ، می توانیم عمیق تر کنیم تا بفهمیم چرا این طور است.
فروش و بازاریابی را هماهنگ کنید.
تیم های فروش و بازاریابی در فرآیندی که ما “Smarketing” می نامیم از نزدیک با هم همکاری می کنند تا منجر به ایجاد ثبات در هر ماه شود.
در این فرآیند ، بازاریابی می فهمد که یک پیش فروش باید قبل از واگذاری به فروش ، چه کیفیتی را داشته باشد و همچنین تعداد بسیاری از آن دسته از Lead های واجد شرایط را که باید هر ماه ایجاد کند تا پیش بینی های فروش ما را برآورده کند.
در همین حال ، تیم فروش می فهمد که چه مدت باید منتظر بمانند تا با یک لید تماس بگیرند و چه تعداد تلاش می کنند تا با آن لید تماس بگیرند. همه این تصمیمات توسط داده ها و علم هدایت می شوند ، نه توسط روده.
2. خرید کنید
Shopify رکورد خود را ثبت کرده است: دستیابی به درآمد 1 میلیارد دلار سریعتر از هر شرکت SaaS دیگر. امروز به بیش از 20 میلیارد دلار رسیده است.
لورن پادلفورد ، معاون V در Shopify و مدیر کل Shopify Plus ، سس مخفی خود را برای افزایش ده برابری فروش در 15 سال به اشتراک گذاشت.
افراد بزرگ و نه لزوما فروشندگان بزرگ را استخدام کنید.
بدون شک استخدام یکی از اساسی ترین م componentsلفه های یک استراتژی فروش عالی است. گرچه بسیاری از مدیران فروش گمراه شده و معتقدند که باید سوپراستارهای فروش را استخدام کنند. پدلفورد هنگام استخدام فروشندگان به دنبال شش ویژگی اصلی شخصیتی می رود: هوش ، اخلاق کاری ، تاریخ موفقیت ، خلاقیت ، کارآفرینی ، رقابت.
حقیقت ماجرا این است که تیم های فروش ابتدا باید به دنبال افراد بزرگ باشند و سپس آنها را آموزش دهند تا به فروشندگان بزرگی تبدیل شوند.
با فروش به عنوان یک علم رفتار کنید ، نه یک هنر.
طبق گفته Padelford ، اکنون می توانیم میزان فروش را به فروش دوم برسانیم. ما می توانیم موفقیت را با توجه به نقاط سرد و سخت داده به جای ارزیابی کیفی عرفانی توضیح دهیم. هر تیم فروش باید متوسط اندازه معامله ، متوسط طول چرخه فروش ، نرخ تبدیل معامله ، تماس های هر روز و هر تعداد معاملات را در دست پیگیری داشته باشد.
هر یک از این معیارها ، که در مدت زمان طولانی تری پیگیری می شود ، به شرکت ها در مورد سلامت فرآیند فروش خود و مشخص کردن مناطقی که باید بهبود یابند ، اطلاع می دهد.
یک بنیاد هوشمند و فناوری بسازید.
قبل از اینکه پدلفورد فرایند فروش در Shopify را به عهده بگیرد ، نمایندگان فروش به صورت دستی تماس های تلفنی و ایمیل ها را در CRM ثبت می کردند و هر هفته پنج ساعت ارزشمند مصرف می کردند. با نیروی فروش 26 نفر ، این تعداد به 130 ساعت تلف شده در هفته می افزاید.
Padelford که متوجه این سو mis استفاده از زمان و سرمایه شد ، Shopify را به سمت استفاده از HubSpot CRM سوق داد. با CRM ، نمایندگان فروش می توانستند اعلان ها را دریافت کنند ، وقتی ایمیل ها ایمیل های خود را باز می کنند ، روی پیوندها کلیک می کنند و پیوست های سند را مشاهده می کنند.
با استفاده از ابزار جستجوی اطلاعات ، آنها همچنین به بیش از 19 میلیون چشم انداز و همچنین اطلاعات دقیق در مورد چشم اندازهای گفته شده مانند درآمد تخمینی ، تعداد کارمندان ، آدرس های ایمیل پیشنهاد شده و غیره دسترسی دارند.
با از بین بردن سرنخ های بی صلاحیت ، یک خط لوله با کیفیت بالا را حفظ کنید.
Shopify از آستانه 4/5 برای فیلتر کردن آگهی های بی صلاحیت استفاده می کند ، در نتیجه به نمایندگان فروش خود اجازه می دهد تا به فروش به لیدهایی بپردازند که احتمال بیشتری برای مشتری شدن دارند.
هنگام ارزیابی صحیح بودن لید ، یک نماینده باید پاسخ مشخصی به چهار متغیر از پنج متغیر زیر داشته باشد:
درد: آیا مشتری احتمالی یک مسئله تجاری برجسته یا چالشی را تجربه می کند که آنها را ملزم به ایجاد تغییر کند؟
قدرت: آیا مشتری احتمالی مستقیماً درگیر فرآیند تصمیم گیری است؟ اگر نه ، کیست؟
پول: آیا پیشنهاد ما در محدوده بودجه آنها است؟
روند: روند خرید آنها چگونه است؟
جدول زمانی: چه مرحله ای از سفر خریدار هستند؟ آیا آنها در یک بازه زمانی مناسب خرید می کنند؟
با استراتژی های فروش ، ابتکارات و الگوها بهتر رشد کنید
هر شرکتی می تواند از تهیه یک برنامه استراتژی فروش سود ببرد. الگوی رایگان زیر شامل همه مواردی است که برای سفارشی کردن استراتژی خود با تیم کسب و کار و تجارت خود نیاز دارید. صرف نظر از اینکه کدام استراتژی را انتخاب می کنید ، همیشه یک رویکرد خریدار اول را پیاده کنید. برای رشد تیم فروش و عملکرد خود ، از این نمونه های تیم فروش برنده نیز بیاموزید.
یادداشت سردبیر: این پست در اصل در آوریل سال 2020 نوشته شده و برای جامعیت به روز شده است.
بدون دیدگاه