هوش تجاری (BI) به فناوریها، برنامهها و روشهای جمعآوری، ادغام، تجزیه و تحلیل و ارائه اطلاعات تجاری برای پشتیبانی از تصمیمگیری بهتر اشاره دارد. استراتژی هوش تجاری نقشه راهی است که به مشاغل امکان میدهد عملکرد خود را بسنجند و به دنبال مزایای رقابتی باشند و با استفاده از داده کاوی و آمار واقعاً به حرف مشتریان خود گوش دهند.
استراتژی هوش تجاری
هوش تجاری وسیلهای برای تبدیل دادههای خام به بینشهای مفید است. به شما امکان میدهد دادهها را از منابع مختلف جمعآوری کنید، آنها را سازماندهی کنید و سپس از تجزیه و تحلیلها لذت ببرید. آیا شما به آن نیاز دارید؟ بله، زیرا متعادلترین دیدگاه در مورد کسب و کاری است که میتوانید دریافت کنید. اما همانطور که حدس میزنید، شروع چنین کاری نیاز به مقداری آمادگی دارد و امیدواریم در این زمینه به شما کمک کنیم. و اگر قبلاً برخی از روشهای BI را در شرکت خود معرفی کردهاید، این بخش از آموزشهای کیسان به شما کمک میکند تا نسبت به کسب وکارتان دقیقتر شوید.
فهرست
- چرا به یک استراتژی BI نیاز دارید؟
- مرحله 1. اکوسیستم فعلی BI خود را ارزیابی کنید.
- مرحله 2. ایجاد چشم انداز
- مرحله 3. ایجاد فرایندهای حاکمیت BI
- مرحله 4. نقشه راه BI بسازید.
- مرحله 5. استراتژی BI را مستند کنید.
- مرحله 6. هر ساله استراتژی BI خود را مرور کنید.
- مرحله 7. هنر استراتژیسازی
زمان مطالعه: 9 دقیقه
1. چرا به یک استراتژی BI نیاز دارید
یک استراتژی BI به شما امکان میدهد تا تمام مشکلات و نیازهای داده خود را برطرف کنید، یک سیستم منسجم ایجاد کنید و آن را حفظ کنید. در واقع، شما بیش از حد بر دریافت این نمودارها متمرکز هستید، اما هیچ کس در شرکت درکی از دلیل و چگونگی استفاده از آنها را ندارد. در اینجا تصویری مفید از زندگی قبل و بعد از استراتژی BI آورده شده است.
چرا استراتژی هوش تجاری مهم است؟
BI برای رشد تجارت و حفظ مزیت رقابتی ضروری است. برای آگاهی از تغییر رفتار مشتری در بازار، مهم است که سازمانها ارزش اطلاعاتی را که مشتریان ارائه میدهند، تشخیص دهند تا بتوانند دیدگاه استراتژیک خود را تغییر داده و دیدگاه جدیدی کسب کنند. اطلاعات از مشتریان میتواند کاتالیزور تغییراتی مانند توسعه محصول جدید یا پیشرفت محصول باشد که برای پاسخگویی به تقاضای متغییر مشتری بسیار مهم است.
طبق نظرسنجی انجام شده از 2600 کاربر هوش تجاری، هفت مزیت برتر در زیر است:
- گزارش، تجزیه و تحلیل یا برنامهریزی سریعتر
- گزارش، تجزیه و تحلیل یا برنامهریزی دقیقتر
- تصمیمات بهتر تجاری
- کیفیت داده بهبود یافته
- بهبود رضایت کارکنان
- بهرهوری عملیاتی بهبود یافته
- بهبود رضایت مشتری
استراتژی BI شما دارای سه عنصر اصلی است:
چشمانداز. چرا شما در حال ساختن روش BI در شرکت خود هستید و میخواهید به چه چیزی برسید؟ هدف شما در سازمان چیست؟
افراد و فرایندها. چه کسی استراتژی BI را تعریف و اجرا میکند؟ و چطور این عمل انجام میشود؟
ابزار و معماری کدام داشبورد و راهحل را میخواهیم بسازیم؟ برای کدام مناطق؟ و چگونه بر آن مناطق تأثیر خواهند گذاشت؟
بنابراین، وقتی به استراتژی شرکتی نگاه میکنید، تصور میکنید که چه ابتکارات BI را میخواهید شروع کنید. سپس این چشمانداز به شما کمک میکند افراد مناسب را انتخاب کنید، افراد از فرایندهای انتخاب شده استفاده و حفظ میکنند. برای پشتیبانی از افراد و پردازشها، از ابزارهای نرمافزاری استفاده میکنید. و سرانجام، شما نقشه معماری را برای توسعه آن ایجاد میکنید. حال، اجازه دهید به جزئیات آن مراحل بپردازیم. و ما با آن مشاغل شروع خواهیم کرد که از قبل نوعی BI دارند.
2. مرحله یکم: اکوسیستم فعلی BI خود را ارزیابی کنید
برای اینکه بدانید به کجا میروید، باید یک خط مبنا تنظیم کنید. بگویید، شما میدانید که چندین بخش از تجزیه و تحلیل استفاده کردهاند، اما دادهها بیشتر سیل زده شدهاند افراد بازاریاب به اطلاعات فروش دسترسی ندارند و پشتیبانی مشتری در حال پیگیری بازخورد کاربر برای اهداف داخلی خود است، یا شاید هیچ تحلیلی در همه. اساساً، به نظر میرسد که موثر است، اما چقدر موثر مشخص نیست.
بنابراین، اولین کاری که باید انجام شود این است که با تمام بازیکنان فرایندهای فعلی BI صحبت کنید: کاربران و تیم IT، مدیران بخش و سهامداران. در نتیجه، شما باید به سوالات زیر پاسخ دهید:
- دید BI شما چیست و یا آیا دارید؟ چگونه این چشمانداز با IT و استراتژی شرکتی شما مطابقت دارد؟
- بازیکنان BI شما چه کسانی هستند و چقدر هماهنگ هستند؟ آیا تداخل عملکرد وجود دارد؟
- چگونه مدیریت دادهها و حاکمیت دادهها را مدیریت میکنید؟ چگونه از کاربران BI پشتیبانی میکنید؟
- از چه راهحلهایی و چگونه استفاده میکنید؟ کدام یک از آنها ارزش دارند؟
- آیا معماری شما با استراتژی شرکت سازگار است؟ آیا مطمئن هستید که مدل صدور مجوز بهترین عملکرد را دارد؟
سپس، برای سازماندهی آنچه پیدا کردهاید، تجزیه و تحلیل SWOT را تنظیم کنید. تجزیه و تحلیل SWOT ، یکی از اصلیترین ابزارهای ایجاد استراتژی، به شما کمک میکند داراییها و مشکلات اصلی خود را برای مرحله بعدی آشکار کنید.
3. مرحله دوم. ایجاد چشمانداز
چشمانداز ترکیبی از هدف و جهت است. هیچ استراتژی بدون چشمانداز وجود ندارد. این امر در قالب بسیاری از تصمیمات حیاتی، مانند اینکه چه اطلاعاتی را تهیه خواهیم کرد یا چه کسی به بینش دسترسی پیدا میکند، خود را نشان میدهد.
یک چشمانداز همچنین یک هدف پیش پا افتاده دارد: توضیح دادن به افراد سازمان شما، که قبلاً ابزارها و فرآیندهای مورد علاقه خود را دارند. چرا به ابزار جدیدی احتیاج دارند و چگونگی تحول انجام میشود.
Mike Biere، متخصص سابق ابزارهای BI Analytics برای IBM، در کتاب خود The New Era of Enterprise Business Intelligence، این الگو را برای دید BI شما ارائه میدهد:
چشمانداز شرکتی ما برای BI ایجاد و پشتیبانی زیرساختی با دسترسی ایمن و مجاز به دادههای نگهداری شده در هر مکانی از شرکت است. استاندارد سازمانی ما برای یک ابزار BI است. ما کارکنان و مرکز صلاحیت BI خود را بر اساس نظرسنجی رضایت کاربر نهایی و استقرار موفق ارزیابی می کنیم. بخش مهمی از جامعه کاربر نهایی ما به دسترسی سریع به داده های واقعی نیاز دارد. بنابراین ، ما چنین زیرساخت هایی را برای اسکان آنها فراهم کرده ایم. ما در حال حاضر از ___ کاربرانی که ___٪ از جمعیت کاربر خود را نشان می دهند پشتیبانی می کنیم. هدف ما این است که میزان استفاده را توسط ___٪ تا (تاریخ) افزایش دهیم. ما هزینه های احتمالی افزایش استفاده از BI را با ارزش تجاری و ROI دریافت می کنیم. بنابراین ، ما دیدگاه روشنی از موفقیت خود داریم که قابل سنجش ، پاسخگویی و قابل دفاع است.
بییر همچنین خاطرنشان می کند که چشم انداز بیان شده به این روش به دفع مدیرانی که تنها هدف آنها تأمین ابزار ارزان قیمت کارکنان و بازگشت به “کار واقعی” است ، کمک خواهد کرد.
بنابراین، بیان چشمانداز باید شامل اطلاعاتی از جمله:
- چه کسی مسئول فرآیندهای BI خواهد بود (به عنوان مثال، ایجاد یک مرکز صلاحیت هوش تجاری که نرمافزار و معماری BI را کنترل خواهد کرد)؟
- استراتژی BI چگونه با IT و استراتژی شرکت سازگار است؟
- چگونه راهحلهای BI را ارائه و پشتیبانی خواهیم کرد؟
- چه نوع راهحلهایی را برای اجرای برنامه در نظر داریم و در کجا؟
- ما قصد داریم چه زیرساختهایی را فراهم کنیم؟
سرانجام، چشمانداز اغلب با مدل بلوغ BI همراه است. مقیاسی که به شما میگوید استراتژی شما چقدر بالغ است. شما میتوانید چند تفسیر مدل بلوغ را در وب پیدا کنید، یک مدل بسیار محبوب که از گارتنر تهیه شده است. به گفته آنها ، پنج سطح بلوغ برای BI وجود دارد: Unarere، Opportunistic، Standards، Enterprise، Transformative. استفاده از این مدل ها به شما کمک می کند تا زمینه های پیشرفت خود را شناسایی کرده و اهداف بعدی خود را تعیین کنید.
مرحله 2. ایجاد فرایندهای حاکمیت BI
حاکمیت BI در مورد تعریف و اجرای زیرساخت BI است. (با حاکمیت داده اشتباه گرفته نشود ، که استفاده مداوم از داده ها را در یک سازمان تضمین می کند.) این شامل سه جز components است:
یک تیم حاکمیتی BI یا افرادی که مسئولیت فرآیندهای حاکمیت را بر عهده خواهند داشت
ابزارهای BI و مدیریت چرخه زندگی یا طراحی و توسعه معماری BI
پشتیبانی کاربر از نقطه نظرات فنی ، عملکردی و داده ها
تیم حاکم بر BI
اعضای حاکمیت BI ، نقش ها و مسئولیت های آنها ، عملکردها ، اهداف و روابط آنها با ساختارهای مختلف در شرکت شما را مشخص کنید. افراد را از همه سطوح ، از مدیران اجرایی گرفته تا کاربران نهایی درگیر کنید تا تمام دیدگاه های آنها را روی میز بگذارید. بنابراین ، در واقع یک گروه از متخصصان BI نیستند ، بلکه یک هیئت نمایندگان از مناطق مختلف شرکت هستند.
اما شرکتهای بزرگتر از یک گروه کاملاً متخصص در مرکز صلاحیت هوش تجاری (BICC) بهره مند می شوند. BICC به شناسایی نیازهای داده ، ایجاد ساختارهای حاکمیت داده ، نظارت بر کیفیت داده ها و فرآیندهای کلی ادغام کمک می کند. اینها برنامه نویسان ، دانشمندان و تحلیل گران داده ، متخصصان پایگاه داده های رابطه ای و ابزارهای گزارشگری هستند. ما در صورت داشتن مجموعه ای از متخصصان اضافی یا منابعی برای استخدام آنها ، توصیه می کنیم چنین تیمی را ایجاد کنید.
ابزارهای BI و مدیریت چرخه زندگی
چرخه عمر BI چارچوبی است که از تلاش های BI یا به طور خاص از معماری و ابزارهای استفاده شده برای آن پشتیبانی می کند. به طور معمول ، معماری به نظر می رسد خط لوله ای است که از منابع داده شروع می شود (ERP شما ، منابع خارجی و غیره) ، سپس یک فرآیند یکپارچه سازی داده یا ETL را دنبال می کند ، جایی که داده ها قبل از انتقال به مخزن (انبار داده و داده های داده) بارگیری می شوند سرانجام داده ها در داشبورد و ابزارهای تعاملی نمایش داده می شوند. چند سبک معماری با تنظیمات مختلف عناصر سیستم وجود دارد.
انتخاب ابزارهای BI. بسته به میزان اعتماد به نفس خود ، می توانید یک پلتفرم انتها به انتها بدست آورید یا مخلوط خود را برای هر مرحله از فرآیند BI ایجاد کنید. شما همچنین می توانید مطابق قیمت مناسب یا بسته به اینکه آیا می خواهید در محوطه مستقر یا در ابر مستقر شوید ، مطابقت کامل پیدا کنید. برای کمک به شما در انجام این کار از راهنمای ما برای بهترین ابزارهای BI استفاده کنید.
پیش نویس فرآیند ادغام داده ها. منابع داده را مشخص کنید و مطمئن شوید که ابزار BI شما می تواند آنها را ارزیابی کند. اطمینان حاصل کنید که داده از کیفیت بالایی برخوردار است و فرایندهایی را برای تهیه داده تنظیم کنید. معماری یک انبار داده را در نظر بگیرید.
اطمینان از ارائه داده ها. مشخص کنید که سیستم شما براساس نیازهای کاربر نهایی و KPI ، انواع گزارشات و داشبوردها را نمایش می دهد. از راهنمای ما برای برخی ایده های تجسم داده استفاده کنید ، جایی که ما همچنین برخی از ابزارهای مفید و کتابخانه ها را لیست می کنیم.
انجام تست های پذیرش کاربر. تست پذیرش کاربر یک فرایند غالباً نادیده گرفته شده اما حیاتی است ، جایی که شما از کاربران نهایی می خواهید چند کار انجام دهند و اطلاعات خروجی در مورد قابلیت استفاده و عملکرد سیستم را جمع آوری کنند. سپس موارد آزمایشی را آماده می کنید ، زمان آزمایش را انتخاب می کنید و ابزارهای مورد نیاز را انتخاب می کنید.
انجام آموزش. کاربران نهایی باید برای درک اصول داده و استفاده از یک پلت فرم تجسم آموزش ببینند. قبل از آن ، اعضای تیم حاکم غیر BI مهارت لازم برای آموزش مراحل تحول داده ها آموزش دیده اند. اساساً ، در جایی که خلا knowledge دانش وجود دارد را تشخیص دهید و مطمئن شوید که آن را در اسرع وقت پر کنید.
پشتیبانی کاربر
جدا از آموزش ، برای خدمت به کاربران و رفع مشکلات آنها آماده شوید. فرآیند بازخورد را تنظیم کنید و تصمیم بگیرید که چگونه می توانید در سریعترین زمان و مقرون به صرفه نسبت به آن واکنش نشان دهید. داشتن یک چارچوب پشتیبانی کاربر به معنای پوشش دادن آنها از سه نقطه ایستاده است:
پشتیبانی آموزش داده ها – پایگاه دانش را فراهم کنید تا به کاربران اجازه دهید پاسخ های خود را در مورد داده های ورودی پیدا کنند: فراداده ، هدف داده ، معیارها ، منبع داده و غیره.
پشتیبانی از ابزار – در صورت امکان ، ابزار را با کاربران نهایی انتخاب کنید ، سپس چارچوب های زمانی توافق شده را برای پاسخگویی به موضوع تعیین کنید و با استفاده از کانال ها یا تماس هایی که می توانند برای دریافت پشتیبانی استفاده کنند ، ارتباط برقرار کنید.
پشتیبانی تجاری – اطمینان حاصل کنید که کاربران نهایی نه تنها داده ها را درک می کنند بلکه می دانند چگونه از آنها ارزش کسب کنند. در هر بخش مربیان تعیین کنید تا به کاربران کمک کنند یاد بگیرند که چگونه ارزش را از طریق ابزار BI ارائه دهند ، معیارها و ابعادی را جستجو کنند و نحوه داده ها را دقیقاً مشخص کنند.
پس از تصمیم گیری در مورد نحوه برخورد با همه این چرخه های حیات BI ، نقشه راه خود را تهیه کنید.
مرحله 3. نقشه راه BI بسازید
در اینجا ، نقشه راه سندی تصویری است که محصولات قابل ارائه را در مراحل مختلف پیاده سازی در جدول زمانی نشان می دهد. با این مرحله ، شما در حال حاضر تمام داده های مورد نیاز برای سازماندهی و برنامه ریزی روی نقشه را دارید ، فقط باید برای هر کار چارچوب زمانی و قابل تحویل تنظیم کنید.
نقشه راه فقط وظایف سطح بالا مانند “یافتن یک فروشنده BI” را شامل می شود یا به “ایجاد لیستی از ده بهترین مسابقه برتر” محدود می شود ، اما برای نگاشت های استراتژیک ، بررسی اجمالی سطح بالا کافی است. در زیر مثالی از چنین نقشه راهی وجود دارد که شامل سه چهارم است. این قابل تحویل است و نقاط عطف و تقسیم کارها توسط تیم ها انجام می شود.
راهنمای ما برای ساختن نقشه راه باید بیشتر به شما کمک کند ، اما ما در اینجا چند ایده اصلی را تکرار می کنیم.
این نقشه راه توسط مخاطبان داخلی (تیم های حاکمیت و توسعه شما) و خارجی (کاربران نهایی) مشاهده خواهد شد ، بنابراین باید یک قالب ارائه مانند را با جنبه های فنی مانند جدول زمانی و معیارها ترکیب کند.
شما می توانید وظایف را بر اساس تیم های مسئول یا انواع کارها تقسیم کنید (به عنوان مثال ، کارهای آموزشی ، کارهای طراحی تجسم داده ها).
موارد قابل تحویل و نقاط عطف را فراموش نکنید. تحویل ها به اندازه گیری پیشرفت با چیزی ملموس کمک می کنند (همه منابع داده به هم متصل هستند) و نقاط عطف یک سیگنال مفهومی از یک مرحله جدید است (ادغام داده ها کامل است).
اکنون ، وقتی مراحل اجرای خود را پایین می آورید ، وقت آن است که یک سند استراتژی BI ایجاد کنید.
مرحله 4. استراتژی BI را مستند کنید
منطق یک سند استراتژی این است که این یک منبع مرجع برای کل سازمان است و برای ارائه استراتژی مورد استفاده قرار می گیرد. چه بخشهایی باید وارد این سند شوند؟
خلاصه اجرایی خلاصه ای که آخرین بار نوشته شده و در همان ابتدا گنجانده شده است ، نمای کلی از مراحل و پیشرفت هایی است که قصد دارید برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود انجام دهید. چرا این فرآیند را شروع می کنید ، چشم انداز شما ، بازه زمانی و موارد قابل تحویل چیست.
همسویی استراتژی BI با استراتژی شرکتی. جزئیات مربوط به ارزشی که BI برای سازمان به ارمغان می آورد ، اینکه چه مشکلی را حل خواهد کرد و اینکه چگونه فرآیندهای جدید از فرآیندهای موجود پشتیبانی می کند ، وارد شوید.
دامنه و الزامات پروژه. این مکان برای نقشه راه و طرح معماری BI شماست ، جایی که شما جزئیات بهترین فروشندگان ، طراحی معماری ، پرسنل مورد نیاز و بودجه را شرح می دهید. اصولاً مراحل بعدی را پس از اشتراک / ارائه سند استراتژی توضیح دهید.
تیم حاکم بر BI. اجازه دهید مخاطبان با گروه مسئول تلاش ملاقات کنند و با کاربران نهایی که مدیر فوری آنها هستند ارتباط برقرار کنند.
جایگزین، گزینه ها. در اینجا ، گزینه هایی را که در نظر گرفته اید اما منتقل کرده اید مرور کنید و دلیل کار نکردن آنها را توضیح دهید. این شک مخاطب را کاهش می دهد و مزایای تصمیمات نهایی را برجسته می کند.
ارزیابی محصولات قابل ارائه و معیارهای موفقیت را که محاسبه خواهید کرد ، توضیح دهید. به عنوان مثال ، کاربران نهایی باید بدانند که چرا به دنبال بازخورد یا پیگیری فعالیت آنها در سیستم هستید.
ضمائم در آخر ، اطلاعات اضافی مانند لیست فروشندگان انتخاب شده ، نمودارهای سازمانی ، واژه نامه اصطلاحات و حتی یک سند استراتژی شرکتی را برای بازبینی و مقایسه ارائه دهید.
مرحله 5. هر ساله استراتژی BI خود را مرور کنید
چگونه موفقیت استراتژی BI خود را ارزیابی میکنید؟ معیارهای کمی به تنهایی انجام نمیشوند. شما میخواهید بدانید که چقدر کسب و کار خود را بهتر میفهمید یا حتی روابط کاربران نهایی چقدر قوی شده است. برای تعیین اینکه آیا در مسیر درست پیش میروید یا نه، میتوانید از مدل بلوغ BI خود بازدید کنید. اصلیترین مورد ROI است، که اگر BI واقعاً ارزش مورد انتظار را به وجود آورد توصیف میکند.
معیارهای کیفی شامل مواردی مانند تعداد درخواستهای دسترسی به داده توسط کاربران نهایی، افزایش بهرهوری یا رعایت ضرب الاجل بیشتر است. همچنین باید اثربخشی گروه حاکم بر BI را اندازهگیری کنید. آیا همه اهداف برآورده شدهاند و آیا اولویتها تغییر نکردهاند.
هنر استراتژیسازی
همانطور که در مقاله چند بار اشاره کردیم، همیشه یک استراتژی BI با در نظر گرفتن یک استراتژی شرکتی ایجاد میشود. چگونه BI به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود کمک میکند؟ این وظیفه معماری سازمانی نیز هست. روشی برای یافتن اینکه چگونه فناوری میتواند اهداف کلی شما را تقویت کند.
برای بررسی وضعیت فعلی یک شرکت و پیشنهاد تغییر، معماران سازمانی از چارچوبهایی استفاده میکنند. روشهای چند دههای که به دیدن شرکت از همه زوایا کمک میکنند. TOGAF یا چارچوب Zachman نیز برای استراتژیسازی BI محبوب هستند. با پر کردن الگوها، میتوانید نیازهای خود را پیشنویس کرده و فرآیندهای جدید را بدون از دست دادن دید تنظیم کنید. آنها همچنین برای برقراری ارتباط ایده شما با تیم و ارتقا project پروژه شما به مدت نامحدود مفید هستند.
همانطور که مایکل پورتر، اقتصاددان و استاد دانشکده تجارت هاروارد، گفت جوهره استراتژی انتخاب کارهایی است که نباید انجام شود. در واقع، حتی اگر تهیه یک استراتژی یک پروسه زمانبر باشد، در نهایت به شما امکان میدهد خطاهایی را که بدون آن به طور حتم بوجود میآیند از بین ببرید.
نتیجه
ما توضیح دادهایم که استراتژی BI چیست، چرا مهم است و چه فوایدی دارد. این ما را به این سوال سوق میدهد. آیا شما به یک مورد نیاز دارید؟ اگر میخواهید خود را در جریان تغییر رفتار مشتری قرار دهید، مزیت رقابتی سازمانهای خود را حفظ کنید و یک قدم جلوتر از رقبا باشید ، پس من می گویم بله.
اگر می خواهید با متخصصان ما در Hydra در مورد نرم افزار هوش تجاری ما صحبت کنید تا ببینید آیا برای شما مناسب است چرا با ما در تماس نیستید یا بروشور رایگان ما را بارگیری نمی کنید.
بدون دیدگاه