تفکر انتقادی یک مفهوم غنی است که در طول 2500 سال گذشته توسعه یافته است. اصطلاح “تفکر انتقادی” ریشه در اواسط قرن بیستم دارد. در زیر، ما تعاریف همپوشانی ارائه میدهیم که با هم یک مفهوم اساسی و فرارشتهای از تفکر انتقادی را تشکیل میدهند.
تفکر انتقادی مطابق تعریف شورای ملی تعالی در تفکر انتقادی، 1987. بیانیه مایکل اسکریون و ریچارد پل، ارائه شده در هشتمین کنفرانس بین المللی سالانه تفکر انتقادی و اصلاح آموزش، تابستان 1987.
در این مقاله خواهیم داشت :
تفکر انتقادی چیست؟
تفکر انتقادی یک فرایند منظم از نظر عقلی است که به طور فعال و ماهرانه به مفهوم گذاری، بکارگیری، تجزیه و تحلیل، ترکیب و یا ارزیابی اطلاعاتی که از مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال یا ارتباطات جمعآوری شده یا به عنوان راهنمای باور و عمل به دست آمده است، میپردازد.
تفکر انتقادی را میتوان دو جزء در نظر گرفت
1. مجموعهای از مهارتهای ایجاد و پردازش اطلاعات و باورها
2. عادت مبتنی بر تعهد فکری، برای استفاده از این مهارتها برای هدایت رفتار. بنابراین باید با موارد زیر مقایسه کرد:
- صرف کسب و نگهداری اطلاعات به تنهایی، زیرا شامل روش خاصی است که در آن اطلاعات جستجو و رفتار میشود.
- صرف داشتن مجموعهای از مهارتها، زیرا مستلزم استفاده مداوم از آنها است.
- صرف استفاده از این مهارتها (“به عنوان تمرین”) بدون پذیرش نتایج آنها.
نکته
تفکر انتقادی با توجه به انگیزه نهفته در آن متفاوت است. هنگامی که بر انگیزههای خودخواهانه استوار است، اغلب در دستکاری ماهرانه ایدهها در خدمت منافع شخصی یا گروههای خود آشکار میشود. از این رو معمولاً از نظر فکری دارای اشکال است، هرچند که از نظر عملگرا موفقیت آمیز باشد. وقتی مبتنی بر قاطعیت و یکپارچگی فکری است، معمولاً از نظر فکری مرتبه بالاتری دارد، هرچند افرادی که به استفاده خودخواهانه از آن عادت دارند، تحت عنوان “ایده آلیسم” قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:
6 عامل موفقیت سازمان در هوشمندی کسب و کار با هوش تجاری (BI)
مفهوم سازی دیگری از تفکر انتقادی
تفکر انتقادی، تفکری خودگردان و منضبط است که سعی میکند در بالاترین سطح کیفیت به شیوهای منصفانه استدلال کند. افرادی که به طور مداوم منتقدانه فکر میکنند سعی میکنند منطقی و همدلانه زندگی کنند. آنها به شدت از ماهیت ذاتی تفکر انسان در صورت عدم کنترل آگاه هستند. آنها میکوشند تا قدرت تمایلات خودگرا و جامعه محوری خود را کاهش دهند. آنها از ابزارهای فکری که تفکر انتقادی ارائه میدهد استفاده میکنند.
مفاهیم و اصولی که آنها را قادر به تجزیه و تحلیل، ارزیابی و بهبود تفکر میکند. آنها با جدیت تلاش میکنند تا فضائل فکری یکپارچگی فکری، تواضع فکری، مدنیت فکری، همدلی فکری، حس عدالت خواهی و اطمینان به عقل را توسعه دهند. آنها متوجه میشوند که صرف نظر از میزان مهارت آنها به عنوان یک متفکر، همیشه میتوانند استدلال خود را ارتقاء دهند و گاهی اوقات طعمه اشتباهات در استدلال، بی منطقی انسان، تعصبات، تحریفات، قوانین و تابوهای اجتماعی غیرقابل انتقاد، منافع شخصی میشوند.
و منافع شخصی آنها تلاش میکنند تا جهان را به هر طریقی که میتوانند بهبود بخشند و به جامعهای متمدنتر و منطقیتر کمک کنند. در عین حال، آنها پیچیدگیهایی را که اغلب در انجام آن وجود دارد، تشخیص میدهند. آنها از تفکر ساده در مورد مسائل پیچیده اجتناب میکنند و سعی میکنند به طور مناسب آنها را در نظر بگیرند.
چرا تفکر انتقادی؟
همه فکر میکنند؛ طبیعت ما این است که این کار را انجام دهیم. اما بسیاری از تفکرات ما، که به حال خود رها شده است، مغرضانه، تحریف شده، جزئی، ناآگاه یا دارای پیش داوری است. با این وجود، کیفیت زندگی ما و آنچه تولید میکنیم یا میسازیم دقیقاً به کیفیت اندیشه ما بستگی دارد. تفکر ناپسند هم از نظر پول و هم از نظر کیفیت زندگی پرهزینه است. با این حال، تعالی در اندیشه باید به طور سیستماتیک پرورش یابد.
یک تعریف
تفکر انتقادی آن نوع تفکر است، در مورد هر موضوع، محتوا یا مشکلی که در آن متفکر با در دست گرفتن مهارت ساختارهای ذاتی تفکر، کیفیت تفکر خود را بهبود میبخشد، استانداردهای فکری را بر آنها تحمیل میکند.
تفکر انتقادی تعریف شده توسط ادوارد گلسر
ادوارد گلسر در مطالعهای اساسی در مورد تفکر انتقادی و آموزش در سال 1941، تفکر انتقادی را اینگونه تعریف میکند: “توانایی تفکر انتقادی، همانطور که در این جلد تصور میشود، شامل سه چیز است:
- نگرش برای تمایل به در نظر گرفتن متفکرانه مشکلات و موضوعاتی که در محدوده تجربیات فرد قرار میگیرد.
- آگاهی از روشهای تحقیق منطقی و استدلال
- و برخی مهارتها در به کارگیری آن روشها
تفکر انتقادی مستلزم تلاش مستمر برای بررسی هرگونه اعتقاد یا شکل ظاهری دانش با توجه به شواهدی است که از آن حمایت میکند و نتیجهگیریهای بیشتری که به آن گرایش دارد. همچنین به طور کلی نیاز به تشخیص مشکلات، یافتن ابزارهای کارآمد برای رفع این مشکلات، جمعآوری و به دست آوردن اطلاعات مربوطه، تشخیص مفروضات و ارزشهای بیان نشده، درک و استفاده از زبان با دقت، وضوح و تبعیض، تفسیر دادهها، ارزیابی شواهد و استدلالها، تشخیص وجود (یا عدم وجود) روابط منطقی بین گزارهها، نتیجهگیری و تعمیمهای موجه، آزمایش نتایج و کلیات مورد نظر، بازسازی الگوهای اعتقادات خود بر اساس تجربیات گستردهتر، و قضاوت دقیق درباره چیزها و ویژگیهای خاص در زندگی روزمره.
(ادوارد ام گلسر، آزمایشی در توسعه تفکر انتقادی، کالج معلم، دانشگاه کلمبیا، 1941)
نتیجه
یک اندیشمند انتقادی خوب پرورش یافته، سوالات و مشکلات حیاتی را مطرح میکند و آنها را به وضوح و دقیق فرموله میکند. اطلاعات مربوطه را جمعآوری و ارزیابی میکند، با استفاده از ایدههای انتزاعی برای تفسیر موثر آنها به نتایج و راه حلهای منطقی میرسیم و آنها را بر اساس معیارها و استانداردهای مربوط آزمایش میکنیم. در سیستمهای فکری جایگزین، با دید باز، مفروضات، مفاهیم و پیامدهای عملی آنها را تشخیص داده و ارزیابی میکند. و در یافتن راه حل مشکلات پیچیده با دیگران ارتباط موثر دارد.
تفکر انتقادی به طور خلاصه تفکر خودگردانی، نظم و انضباط، خود نظارتی و تصحیح خود است. این امر مستلزم موافقت با استانداردهای دقیق برتری و کنترل آگاهانه استفاده از آنها است. این مستلزم ارتباطات موثر و توانایی حل مشکلات و تعهد برای غلبه بر خودگرایی و جامعه گرایی بومی ما است.
منابع:
(برگرفته از ریچارد پل و لیندا الدر، راهنمای مینیاتوری مفاهیم و ابزارهای تفکر انتقادی، بنیاد مطبوعات تفکر انتقادی، 2008)
[…] از مهارتهای تحلیلی رایج شامل تفکر انتقادی، تجزیه و تحلیل دادهها، تحقیق و ارتباط […]