کسب وکار از شکل گیری یک ایده در ذهن فردشروع میشود و با تلاش و کوشش بسیار، این ایده تبدیل به یک محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه شده و منجر به رشد و شکوفایی در کسب وکار خواهد شد. اما این فرایند را به کمک چه عواملی میتوان دنبال نمود و از کجا باید شروع کنیم؟ مراحل راه اندازی و شروع کسب و کار را در این بخش از آموزشهای کیسان بررسی میکنیم.
مراحل راه اندازی و رشد یک کسب وکار چیست؟
مراحل راه اندازی و رشد یک کسب وکار
1. کشف فرصتهای کسب وکار
درک تفاوت بین فرصت وایده مهم است چرا که علت شکست بسیاری از شرکتها عدم سخت کوشی افراد نیست بلکه نبود فرصت واقعی برای شروع کسب و کار است. میتوان با تهیه یک دفترچه یادداشت کوچک، در راه کشف فرصتهای کسب و کار تازه گام نهاد. در این دفترچه یک صفحه به نیازها و صفحه دیگر به خطاها اختصاص داده میشود.
فرد خود را بجای مشتریان کالا و خدمات قرار داده و بجای ایشان نظر میدهد و با ثبت نمودن اوقات تلخیهای خود از کمبود و خلاءها در دفترچه، برای ایجاد یک راه حل و جایگزین مناسب تلاش مینماید. بازاری که از آن غفلت شده است ومشتریانی که با آنها بد بخورد شده است؛ از جمله مواردی است که فرد به آنها خوب توجه میکند.
مدیران کسب وکار خوب دقت میکنند و خوب فکر میکنند و هر روز متوجه نبود و یا نقصان کالا و خدمات در جامعه میشوند و اینها جرقهای در ذهن افراد ایجاد میکند. باید این فکرهای برق آسا را قبل از آنکه از ذهن بروند، یادداشت نمود.
2. ترسیم مدل و طرح برای کسب وکار
دانستن خطوط کلی برنامه، احتمال اجرای آن را بیشتر میکند. وقتی در مورد خدمت یا محصول تصمیم گرفته شد، باید اهداف و مقاصد فهرست شوند. این فهرست، راه پیش روی کارآفرین را روشن میکند.
تحقیق و جمع آوری اطلاعات، پیش نیاز هر معامله جدید است؛ هنگام تحقیق در مورد کسب وکاری مستعد یا پس از راهاندازی آن، باید اطلاعات زیادی در مورد موضوعات متعدد جمع آوری نمود کلید موفقیت یافتن منابع تامین، فروشندگان، مواد خام یا هر مورد لازم دیگر (با قیمت مناسب) برای خدمت یا محصولی است که ارائه خواهد شد. از سوی دیگر باید در خصوص سیستم توزیع کسب وکار (شامل فروشهای مستقیم، توزیع کنندگان، نمایندگان شرکت سازنده، عمده فروشان و نمایشهای تجاری) آگاه بود؛ یعنی اینکه کار چگونه انجام شده و چه کسی آن را انجام میدهد. این اطلاعات ممکن است سخت بدست بیاید.
قسمت مهمی از طرح یک کسب وکار، ســرمایه مورد نیاز برای راه اندازی یک کسب وکار تازه را تعیین خواهد کرد. البته تعیین بودجه بیشتر بر پایه حدسیات است؛ با این حال باید از میزان پول لازم برای اندازهگیــری کسب وکار جدید، برآوردی داشت.
3. تامین سرمایــه
کمبود سرمایه، بسیاری از افراد مبتدی را در حاشیه نگه میدارد. ترس از نبود حقوقی ثابت، یا دورانی بدون درآمد، حتی جسورترین افراد را هم فلج میکند. با این وجود، وحشـــت از مشکلات جایگاه مالی که با کسب و کارهای جدید مرتبط میشوند معمولاً اغراق آمیز است. میتوان با مبلغی بسیار کمتر از آنچه تصور میشود کار را ادامه داد.
4. تشکیل تیم کاری
یک کسب و کار فرد را به همکاری با دیگران وادار میکند. احتمال حضور شرکاری همکار زیادی در معاملات وجود دارد. بسیاری از این معاملات شکست میخورند ویا بی نتیجه میمانند اینها بخشی از فرایند لازم یادگیریاند که سرانجام افراد را به حلقه طلایی میرسانند. همکاران میتوانند سرمایه گذاران، شرکا، سهامداران، مشاوران، عاملان و یا نمایندگان باشند.
5. رشد کسب وکار
فرا رفتن از حد فعلی ارائه خدمات یا روش فعلی انجام کارها، عملی است که مدیران کسب وکارهای موفق در هر کسب و کاری سعی دارند آن را انجام دهند؛ البته، پیشبرد یک رهیافت جدید، شجاعت و جسارت بسیاری میطلبد؛ چرا که در این راه مشکلات و نگرانیهای زیادی وجود دارد. ولی باید به یاد داشت که همه برنامهها و موفقیتهای خاص، توسط فردی نگران به ثمر رسیدهاند.
بدون دیدگاه